تاریخ شهر گَهرو #بختیاری #
تا زمان صفوی بخاطر سردی آب و هوا و زمستان های طاقت فرسا معمولا عشایر بختیاری تابستان در مناطق سردسیر و زمستان به مناطق گرمسیری کوچ می کردند، ولی سنگ قبرهای در گهرو موجود است که تاریخ آنها به قرن هشتم می رسد که نشانه رونق گهرو از قرون گذشته تا دوران صفویه را تأیید میکند در زمان صفویه سال 982 شمسی شاه عباس جمع کثیری از ارامنه را از ارمنستان به ایران کوچانده و تعدادی از آنها را در مناطق پست و هموار اصفهان سکونت داد ولی بخاطر عدم انطباق و سازگاری با آب و هوای اصفهان به فرمان شاه عباس به منطقه بختیاری آمده و پس از پیمودن سه الی چهار روز در دامنه های کوه کلار (کیار) ساکن شدند، موطن اصلی ارامنه چهارمحال بخشی از استان کارین ارمنستان غربی به نام باسن بود که امروزه جزء کشور ترکیه است، ارامنه از نظر فرهنگی و سیاسی تابع کلیسای وانک و شورای خلیفه گری اصفهان بودند، روستای قلعه ماموکا در تاریخ 1239 خورشیدی توسط ارامنه پایه گذاری شد و کلیسای مریم مقدس قلعه ماموکا در سال 1242 ساخته شد، صدای ناقوس کلیسای مریم مقدس قلعه ماموکا آخرین بار با حضور پیشوای مذهبی جلفای اصفهان یپرم تانیگیان در تاریخ مرداد ماه 1346 به صدا در آمد این آخرین مراسم مذهبی ارامنه بود که در منطقه چهارمحال و بختیاری برگزار شد و بعد از این مراسم تمام اشیا کلیسای مریم مقدس قلعه ماموکا به کلیسای وانک جلفای اصفهان منتقل شد و ارامنه بعد از 400 سال سکونت در استان بتدریج از استان چهارمحال و بختیاری به شهرهای اصفهان، تهران، خوزستان و... مهاجرت کردند، اگر چه در حال حاضر ارامنه در چهارمحال و بختیاری ساکن نیستند اما هنوز اکثر آنها موطن اصلی خود را چهارمحال و بختیاری می دانند و همواره به بختیاری بودن خود افتخار می کنند و در طول سال چندین بار به روستاهای که پدران و مادران آنها در آنجا متولد، بزرگ و زیسته اند باز می گردند و اغلب سر قبر اجداد خود رفته و برای شادی و آرامش روح آنها مراسم خاص برگزار می کنند. والی های منصوب شده از طرف پادشاه هان بخاطر سیاست حکومت مرکزی و تمایلات سلاطین ترک نژاد به اقوام ترک بویژه قشقائی و بلوردی یا همان ابیوردی اهمیت و بهای بیشتری می دادند، نادر شاه فرزند امام قلی خان در سال 1067 در دستجرد نزدیکی ابیورد متولد شد، که از ترکان بلوردی خراسان بود، علی مردان خان بختیاری علیه نادر شاه افشار قیام می کند و حاکم منصوب وی را به قتل می رساند و نادر شاه در سال 1111 از اصفهان خارج شد تا ایل بختیاری را بخاطر کشتن حاکمی که منصوب وی بود تنبیه کند که بختیاری ها در قلعه ای کوهستانی در زاگرس در جنوب غربی اصفهان مستقر شدند ولی توان مقابله با سپاه نادر شاه را نداشتند که پس از شکست آنها نادر شاه دستور داد قشونش منطقه را کامل تخریب کرده و حدود 4000 خانوار بختیاری به خراسان کوچانده شوند، که از آنها چند فوج نظامی تشکیل داد و در لشکر کشی ها خود به مشرق از قدرت رزمی شان نهایت استفاده را کرد بویژه در فتح قندهار، بختیاری ها بدون اطلاع و دستور نادر شاه در اول فروردین ماه روز عید نوروز سال 1117 شمسی قندهار را تصرف کردند ( البته بعد از مرگ نادر شاه اکثر بختیاری ها خانههای جدید خود را ترک نموده و به خاک بختیاری مراجعت نمودند و تعداد کمی از بختیاری ها در خراسان ماندگار شدند) و ترک های بلوردی را جایگزین آنها کرد و برخی از مناطق و مراتع سر سبز و زمین های مرغوب و حاصلخیز بختیاری در اختیار آنها گذاشته شد، نادر شاه محمد علی بیک ابیوردی که برادر زنش بود را به حکومت فارس منصوب کرد وی هم ایل و تبارش را با خود به این منطقه آورد تا مامور حفظ قدرت و نفوذش در منطقه حاکمیت او شوند، در گهرو هم عشایر بلوردی و ارامنه سکونت داشتند و مراتع و املاک گهرو در اختیار آنها بود که در قبرستان های گهرو قبر های مشاهده می شود که به ترک های بلوردی تعلق دارند، و برخی از اسامی محل ها مانند: سه قلات، چهار قاش، قره بلاغ، و... این فرضیه را تأیید میکند در کتاب اسکندر خان عکاشه آمده است که بلوردی ایل عظیمی بوده و از شیراز تا زرد کوه بختیاری ملک این طایفه بزرگ بود است، که در حدود سالهای 1000 تا 1200 عشایر قشقائی و بلوردی از چهار محال و بختیاری بهعنوان مرتع و محل سکونت استفاده می کردند سپس بین بختیاری ها و بلوردی ها درگیری و نزاع بوجود می آید که در این زد و خوردها بختیاری ها پیروز می شوند و اکثر ترکان بلوردی مجبور میشوند املاک خود را فروخته یا رها کرده و برای همیشه منطقه چهارمحال و بختیاری را ترک و به استان فارس مهاجرت کنند در سال 1085 محمد حسین خان ولد مرحوم یوسف خان حاکم بختیاری قسمتی از املاک بلوردی ها را از رمضان خان ولد مرحوم حسن خان بلوردی رئیس طایفه بلوردی خریده است در آن سال منطقه دشتک به مبلغ 500 تومان زر رایج مملکت خریداری شده است، کریم خان زند در سال 1086شمسی در یکی از روستاهای ملایر از طایفه زند لر کوچک ( لرستان) متولد شد پدرش رئیس طایفه زند بود، وی در سال 1128 شمسی با همکاری و مساعدت علی مردان خان چهار لنگ و ابوالفتح خان آسترکی هفت لنگ به قدرت می رسد، سپس سه خان لر زاگرس نشین به مشورت پرداختند و تصمیم گرفتن ابوالفتح خان آسترکی حاکم اصفهان، کریم خان سردار کل سپاه و علی مردان خان بخاطر سن کم شاه نایب السطنه شاه اسماعیل سوم شود، ولی علی مردان خان با استفاده از غیبت کریم خان که برای فتوحات رفته بود ابوالفتح خان آسترکی را کور و به قتل رساند و عمویش بابا خان بختیاری را حاکم اصفهان نمود کریم خان هم با سی هزار نیرو به اصفهان حمله کرد و آنجا را فتح نمود و به سوی بختیاری یورش آورد که در دشت زری جنگ و درگیری سختی بین کریم خان و علی مردان خان صورت گرفت که علی مردان خان مغلوب و به زرد کوه پناه می برد و کریم خان یک هفته در دهکرد چادر زد. گهرو در زمان حکومت توشمال کریم خان زند جزء قلمرو بلوردی بوده است، که یکی از آرزوهای کریم خان تسلط بر سرزمین کوهستانی بختیاری بود که در سال 1137 شمسی تعداد زیادی از بختیاری ها را به قم و فسا تبعید می کند ( تعداد زیادی از بختیاری ها که توسط کریم خان زند به قم و فسا تبعید شده بودند بعد از مرگ وی به بختیاری مراجعت کردند) ولی بخاطر خدمات چشم گیر علی صالح خان دورکی و پسرش ابدال خان در لشکر کشی ها توشمال کریم خان منطقه بختیاری را در تیول آنها می گذارد که سپس به فرزندانش حبیب اله خان و فرجاله خان دورکی می رسد. در سال 1198 شمسی بین مرتضی قلی خان بلوردی و حبیب اله خان دورکی پدر بزرگ حسین قلی خان ایلخانی جنگ و درگیری های سختی اتفاق می افتد که قریه گهرو کاملا خراب و متروکه می گردد. که بقایای سنگرهای آنها هنوز روی نقاط مرتفع و قلل گهرو مشاهده می شود که حکایت از جنگ تمام عیار در آن زمان دارد.
طبق اسناد مکتوب و اقوال شفاهی که سینه به سینه به نسل های بعدی انتقال یافته است بعد از خرابی کامل گهرو حاکم وقت چهارمحال حاج محمد رضا خان چالش تری که با اسناد معتبری که در دست داشت خود را به حر ابن یزید ریاحی می رساند، وی دارای هزار سوار و پنج هزار تفنگچی بود، تمام قرا و قصبات چهارمحال از قریه شیخ چوپان تا قریه نقنه و از سامان تا ده چشمه و از گردنه رخ تا گردنه سولگان را در تصرف داشت و توسط کلانتران روستاهای تحت سیطره خود را کنترل می کرد و در زمان فتحعلی شاه و محمد شاه فردی مقتدر بوده ولی پس از انتصاب حسین قلی خان به سمت ایلخانی بختیاری و چهارمحال در زمان ناصرالدین شاه تمامی خوانین چالش تر از حاکمیت چهارمحال خلع شدند، خدمات ارزندهای از حاج محمد رضا خان بجا مانده است، ساخت مسجد و حمام در اکثر روستا های محال اربعه از اقدامات اوست وی طالب و خواهان عمران و آبادانی منطقه بود، گهرو هم از جمله قرای بود که توسط وی آباد گردیده است وی چندین خانوار را به گهرو می آورد و امکانات کشاورزی را در اختیار آنها می گذارد و آنها را زیر چتر حمایت خود قرار می دهد گهرو هم که دارای پتانسیل لازم، ظرفیتهای بالای و زیر ساخت های قوی کشاورزی و دامداری از قبیل دشت وسیع، زمین های مرغوب و حاصلخیز و از همه حیاتی تر وفور آب که اساس و مایه حیات و زندگی است، که منابع آب گهرو شامل: سرچشمه های جوشان که از زیر صخره های بزرگ جاری و ساری شده که حدود پنج الی شش سنگ آسیاب آب چشمه رودخانه خروشان گهرو را بوجود می آورد که یکی از سرشاخههای اصلی رودخانه عظیم کارون محسوب می شود و همچنین چند رشته قنات دایر بنامهای: ورتو، پینه زار، ارمنی، چاه یلی، قره بلاغ علیا و سفلی و چشمه های دره بید، همایی ، مناری، دره گپ، دره حوضی، کمرسرخ و ... باعث شده قریه گهرو یکی از مهمترین نقاط مهاجر پذیر منطقه گردد که طی 200 سال گذشته افراد زیادی از طوایف مختلف بختیاری و چند شهر بزرگ مانند اصفهان، شیراز، خرم آباد، بروجن، فرخشهر و بیش از چهل روستای دیگر به قریه گهرو مهاجرت نموده و در آنجا ماندگار شده اند، از روستاهای ذیل در 200 سال گذشته به گهرو مهاجرت و اقامت دائم نموده اند: ده کهنه روگر، اردل، شیخ محمود، دشتک، شلمزار، خراجی، دیناران، ناغان، جونقان، سورشجان، دزک، طاقانک، سفید دشت، دستگرد امامزاده، نقنه، گیشنگان، هفشجان، شمس آباد، دستناء، کلبی بک، آورگان، سنگچین، دوپلان، چرمهین، باغ بهادران، کچویه، دهاقان، قلعه سرد، ده صحرا، ونک، خانمیرزا، پل کله، بیژگرد، ممسنی، پیربلوط، ده سرخ، سیبک، جغدو، هلوسعد، دهنو، ایرانچه،