سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بختیاری : # شهر گهرو# تاریخ، فرهنگ و تمدن

#بختیاری# گاگریو یا سروه در مراسم عزاداری گهرو

گاگریو یا سروه : در گویش بختیاری به اشعاری بسیار غمگین و سوزناک گفته‌ می شود که معمولا توسط زنان در مراسم عزاداری با توجه به شان، منزلت و پایگاه اجتماعی، وصف حال و خصوصیات اخلاقی فرد متوفی خوانده می شود که ریتم و آهنگ خاصی دارند که در قالب اشعار بختیاری جای می‌گیرند که بیشتر احساسی، عاطفی و حماسی بوده و معمولا توسط زنان فی البداهه سروده می شوند و دارای وزن و قافیه هستد هر چند ممکن است یک مصرع نسبت به مصرع پیشین خود یک یا چند هجا کمتر یا بیشتر داشته باشد ولی در کل وزن و قافیه در ابیات رعایت می شود.

گاگریو از دو واژه ترکیب شده است : یکی گا یعنی زمان و گریو به معنای گریستن است که می شود زمان گریه کردن و برخی معتقدند : که گا مخفف گفتن و گریو مخفف گریستن است، 

کارکردهای گاگریو : گاگریو جهت پاسداشت یاد و خاطره شخص متوفی، مرهم و تسکین دهنده دردها و آلام بازماندگان، تسلی خاطر صاحبان عزا و تقویت و قوام روحیه همبستگی و پیوندهای خویشاوندی خوانده می شود که نقش ویژه ای در باز تولید همبستگی اجتماعی دارد، گاگریو با روح و خون بختیاری ها عجین و ترکیب شده و جزء لا ینفک فرهنگ بختیاری است و ریشه عمیق در پهنه فرهنگ بختیاری دارد، هیچ فرد بختیاری اعم از زن و مرد را نمی توان پیدا کرد که در مراسم عزا یا در تنهای و خلوت خود ابیاتی از گاگریو را زمزمه نکند. 

گاگریو در گذشته بیشتر توسط یکی از زنان طایفه که شاخص، سردیار و طبع شعر داشته وخوش صدا بود خوانده می شد، معمولا بی بی طایفه شروع به خواندن بیتی از گاگریو می کرد و تمام زنان حاضر در مجلس ترحیم با وی همنوا و هم صدا می شدند و آن بیت، مانند ترجیح بندی می ماند که زنان پس از خواندن چند بیت آن بیت را دو باره تکرار می کردند اما امروزه با تغییرات اجتماعی و فرهنگی، سبک زندگی افراد جامعه دگرگون شده که این تغییرات در در ابعاد مختلف فرهنگ و شکل‌گیری هویت مدرن موثر بوده است و تغییرات قابل توجهی در برگزاری مراسمات و مناسک روی داده و خواندن گاگریو دیگر همچون گذشته در بین زنان رونق و اهمیت چندانی ندارد که با نفوذ مدرنیته تغییراتی در آداب و رسوم، مناسک، ارزشها و هنجار پذیری و هنجار سازی پدید آمده است و با ساختن و توسعه مساجد، حسینیه ها و گسترش امکانات صوتی و تصویری مداحان مرد به خواندن گاگریو همراه موسیقی چب و نواختن نی روی آورده اند، گاگریو های مردانه بیشتر درون مایه حماسی دارند که باعث برانگیختن عواطف و احساسات حاضرین در مجلس می شود و عموما حس نوستالژیک و حسرت افراد را تحریک می کند و آنها را به حزن و اندوه،  تعریض و تشویق می نماید، گاگریو خوانی توسط مردان اکنون به یک حرفه و شغل لاکچری و پر درآمد تبدیل شده و مداحان در قبال خواندن گاگریو وجه و پولی هنگفتی بعنوان دستمزد دریافت می‌کنند و مع الاسف بیشتر خصوصیات و صفات فرد متوفی را با اغراق و غلو و بر اساس میزان دستمزد دریافتی بیان می نمایند، مثال: شخص متوفی در طول عمرش اصلا تیر کمان هم دستش نگرفته بود ولی خواننده انواع تفنگ های جنگی و شکاری را به وی نسبت می دهد یا در همه زندگیش یک بار سوار الاغ لخت (بدون پالون) هم نشده بود  ولی مداح وی را بر صدر زین اسب کهر سوار می کند، و فرد متوفی را سوارکاری خفن و حرفه‌ای معرفی می‌ نماید، یا پالان الاغ ش از پوست بز و پارچه متقال هم نبوده ولی زین اسب نداشته اش می شود پوست پلنگ،  همچنین با برنو نمی شد بال نانش را زد ولی ابیات خواننده سفره کش (مهمان نواز) و در خانه باز نمود پیدا می‌کند، یا متوفی احوالپرسی یومیه اش را نمی توانست بدرستی اداء و تلفظ نماید اما بلبل و سخنور و سخن دان طایفه معرفی می شود، ایضا مرحوم در تمام زندگیش سر یک مرغ خانگی را هم نبریده بود، میر شکار می شود یا متوفی سواد خواندن و نوشتن هم نداشت توسط خواننده می شود اندیشمند و خطیب یا در طول عمرش دوتا شاخ بز را از هم جدا نکرده بود، می شود جر بر (قاضی) و مصلح اجتماعی و ... امروزه در قریب به اتفاق مراسمات عزاداری مداحان مرد گاگریو می خوانند که مورد پذیرش، اقبال و توجه عموم مردم قرار گرفته و در اکثر شهرها و روستاهای بختیاری نشین رایج و متداول گردید است.

انواع اشعار سنتی گاگریو :

1- اشعاری که با توجه به آیات، احادیث، قضا و قدر الهی و بازگشت بسوی خدا خوانده می شود که غالبا در گاگریو نقش کلیدی و محوری دارند.

2- اشعاری که در خصوص ایثار، شجاعت، سلحشوری، رشادت، جنگ آوری، سوارکاری و تیر انداری فرد متوفی است.

3- اشعاری که در باره پرهیزکاری، ایمان، تقوی،  مردم داری، حل و فصل دعاوی، تلاش در ایجاد صلح و سازش بین افراد و مشارکت در کارهای عام المنفعه فرد در گذشته است.

4- اشعاری که در مورد شکوه و گلایه از روزگار و چرخ گردون می باشد.

5- اشعاری که در خصوص غربت، بی کسی و ناکامی جوانان سروده می شود. 

6- اشعاری که در وصف تیپ، ظاهر، سبک زندگی، سخنوری و شیک پوشی افراد خوانده می شود.

7- اشعاری که در باره مهمان نوازی و سفره کشی و باز بودن درب منزل متوفی روی همه افراد طایفه و فامیل می باشد. 

8- اشعاری که در وصف زحمت، سعی و تلاش و مهمان نوازی، خانه داری و تربیت نیکوی فرزندان و عفاف و پاکدامنی زن هاست.

9- اشعاری که در خصوص افرادی است که به فرمان حکمرانان کشته شده اند که غالبا صبغه و نگاه سیاسی در آنها موج می زند و برجسته می گردد.

10- اشعاری که در وصف پیشینه و اصالت خانوادگی شخص متوفی و یاد آوری نقش اثرگذار کلانتران، کدخدایان، بزرگان و چهره های ماندگار طایفه و تیره خوانده می شود.


گهرو تاریخچه برگزاری مراسم عزاداری دهه عاشورا در ایران

برگزاری مراسم عزاداری دهه عاشورا در ایران : ریشه سینه زنی به اسطوره دو موزی ایزد گیاهان بر می گردد، باور مردمان آن عصر بر این بود که هر ساله دو موزی یا تموز خدای گیاهان توسط سایر خدایان در ابتدای زمستان کشته می شود به همین خاطر در فقدان او سوگواری می کردند و سینه می زدند تا خدایان رقیب تحت تاثیر مناسک آنها قرار گرفته و او را دو باره زند کنند، عده‌ای دیگر از پژوهشگران سینه زنی را یک پدیده کاملا ایرانی می دانند و آنرا به مرگ سیاوش اسطوره ایرانی نسبت می دهند، پس از کشته شدن توطئه آمیز سیاوش بدست افراسیاب چون مردم سیاوش را بسیار دوست داشتند در سوگ او به کوچه و خیابان ریختند و به عزاداری پرداختن و عزای او را با سینه زنی در هم آمیختن ولی پس از فراگیر شدن دین زرتشت این رسم عزاداری از میان ایرانیان بر چیده شد، چون در آیین زرتشت تاکید شده که نباید برای از دست دادن عزیزان بی تابی، گریه و زاری و سوگواری کرد و پوشیدن جامه سفید بعد از مرگ بستگان یکی از رسوم مذهبی زرتشتیان است تا روح میت آرامش و تسکین پیدا کند.

بدون تردید اصل عزاداری و اقامه‌ ماتم برای شهدای کربلا در اسلام سابقه دیرینه دارد و از اخبار و احادیث در کتب معتبر شیعه بر می آید که پیامبر اسلام (ص) نیز برگزاری مراسم برای شهدا و آزاد مردان تاریخ را تأیید کرده و در برگزاری این مراسم خود نیز همت گماشته، اما در خصوص کیفیت، کمیت و شیوه برگزاری مراسم عزاداری طبق برنامه و الگوی خاص هیچ حدیث و روایت معتبری وجود ندارد و شکل برگزاری مراسم به خود مردم واگذار شده است تا با توجه به عرف محل مراسم عزاداری برگزار گردد عزاداری در زمان پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) محدود به مرثیه سرایی، و گریستن در قالب شعر و مرثیه بود هنگام رحلت نبی مکرم اسلام (ص) بنا بر نقل قول از عایشه زنان و مردان به عزاداری پرداختن و به سر و صورت و سینه خود می زدند، همچنین بعد از شهادت امام علی (ع) مراسم سوگواری برگزار گردید، احادیث فراوانی از ائمه اطهار در باره فضیلت گریه بر مصیبت عظمای کربلا و اشک بر امام حسین (ع) در کتب معتبر شیعه وجود دارد.

را انداختن دسته های سینه زنی و مرثیه خوانی در سوگ شهادت امام حسین (ع) و یارانش در مساجد اولین بار در زمان حکومت شیعی آل ّبویه در قرن سوم هجری میان شیعیان و محبان اهل بیت رایج و مرسوم گردید،

روضه خوانی در ایران: در اسلام چیزی بنام روضه خوانی اصلا وجود نداشت و مردم مرثیه خوانی می‌کردند که بر مبنای واقعیت و حقیقت بود و اولین کتابی که به زبان فارسی در باره مرثیه حادثه کربلا نوشته شده کتاب روضه الشهدای ملا حسین کاشفی است، که در سال 900 هجری قمری حدود 550 سال پیش نوشته شده که منبع و مآخذ اکثر مرثیه خوانها و نسخ های مراسم تعزیه خوانی می باشد، نویسنده بسیاری از خرافات و مسخ ها و دروغ های مانند: افسانه زعفر جنی،  عروسی قاسم و اسامی اصحاب امام حسین (ص) و حتی اسامی دشمن را جعل کرده و به حادثه کربلا نسبت داده است و داستان های کربلا را به شکل افسانه در آورده و متاسفانه اکثر مرثیه خوان ها صرفا سواد خواندن و نوشتن داشتن و نمی توانستند به کتب اصلی و منابع معتبر تاریخی مراجعه کنند مانند: کتاب ارشاد شیخ مفید یا منابع اهل تسنن مانند: تاریخ طبری، یعقوبی، خوارزمی و ... فقط از روی این کتاب روضه الشهدا برای مردم می خواندند که روضه خوانی در ایران مرسوم شد پس روضه خوانی یعنی خواندن از روی کتاب روضه الشهدا ملا حسین کاشفی و نقل افسانه های آن برای مردم عزادار امام حسین (ع) که بیشتر آن ساختگی، جعلی و دروغ بزرگ بود که با دین، عقل و علم سازگار نیست و ماده اصلی آن تخیل و توهم نویسنده کتاب روضه الشهدا است.

در عصر صفوی به پیشنهاد حاکمان وقت مراسمی شبیه رفتار کاتولیک های مسیحی در عزاداری سالگرد به صلیب کشیدن حضرت مسیح  در ایران متداول گشت، علم و کتل همان صلیبی است که به تقلید از عزاداران مسیحی به مراسم عزاداری محرم وارد گردید و  دسته های خیابانی به  تقلید از مسیحیان در همین دوره در کوچه و خیابان های ایران به راه افتاد و متداول شد و جهت افزایش احساسات روحی، عاطفی و هیجان قلبی مردم نواختن طبل، شیپور زنی و کوبیدن سنج هم معمول گردید،

در دوره حکومت افشاریه و زندیه مراسم عزاداری عاشورا پر رونق باقی ماند، نادر شاه افشار و کریم خان زند مقید به آداب و رسوم مذهبی بودند و به تقلید از شاهان صفوی در ماه محرم دستجات عزاداری بر پا می کردند، در این دوران خون آلود کردن سر و صورت با تیغ زدن و قمع زنی به فرق سر رایج و مرسوم گردید شایان ذکر است : قمع زنی بر گرفته از آیین مسیحیان کاتولیک در 29 مارس است که بدن خود را با تیغ و خنجر و نیزه خون آلود می کنند تا ضمن کسب ثواب گناهان آنها بخشیده شود. 

دوره قاجار سر آغاز بر آمدن سبک و شیوه های نوین در مراسم عزاداری ماه محرم بود در این تاریخ نوع جدیدی از عزاداری بنام شبیه خوانی به مراسم اضافه شد که به بازسازی حادثه کربلا می پردازد و عده ای مانند تئاتری ها نقش شهدای کربلا و خانواده امام حسین (ع) را بازی می کنند تعزیه زمان فتحعلی شاه در ایران رواج یافت که ابتدا تعزیه در میادین شهر ها و روستاها برگزار می شد و سپس برای آسایش و حفاظت تماشاچی ها از تابش آفتاب در فصول گرم و سرما در فصول سرد سال مکان های بنام تکیه و حسینیه توسط عامه مردم، خیرین، و دولت برای اجرای تعزیه ساخته شد، ارتباطات نزدیک بین ایران و کشورهای اروپایی، آمریکایی و شوروی تغییر و تحولاتی زیادی در سبک زندگی مردم بوجود آورد که‌ اوج آن در دوره ناصری با مسافرت شخص ناصرالدین شاه به اروپا ظاهر  شد که پس از مسافرت شاه به فرنگ و الگو گیری از تماشا خانه آلبرت هال لندن وی در سال 1248 شمسی دستور طراحی و ساخت تکیه دولت در تهران را بخاطر اشتیاق وافر اشرف، درباریان و عامه مردم به تعزیه و علاقه ناصرالدین شاه به داشتن یک بنای مجلل و باشکوه و مناسب برای اجرای تعزیه دولتی را صادر کرد که زمین مورد استفاده برای ساخت تکیه منزل مسکونی امیر کبیر بود که پس از قتلش تخریب و به ساخت تکیه اختصاص داده شد، شکل تکیه دولت بصورت مدور و در سه طبقه بعلاوه سرد آب ساخته شد که گنجایش 20 هزار نفر  تماشاچی را داشت که هزینه ساخت آن بالغ بر 250 هزار تومان گردید هزینه های تعزیه خوانی در تکایا دولتی را دولت و در سایر تکایا را مردم با توجه به وسع و توانایی شان پرداخت می کردند دستمزد تعزیه خوانها در دوره قاجار روزانه بین 5 تا 25 تومان متغیر بود که با توجه به هنرمندی، تجربه، سابقه، سیما خوب و جذاب، صدای رسا و دلنشین و نوع و اهمیت نقش افراد تعیین می گردید، که در تکایای دولتی توسط دولت و در تکایای مردمی بوسیله مردم محل پرداخت می شد

زنجیر زنی : در طول تاریخ و در اواخر قاجار نوع جدیدی از عزاداری بنام زنجیر زنی به مراسم سوگواری شهدای کربلا اضافه شد خاستگاه نخستین زنجیر زنی، تیغ زنی و قمع زنی کشورهای اروپایی بود که در روز مصائب حضرت مسیح (ع) در 29 مارس انجام می شود و به هندوستان اشاعه پیدا کرده و از هندوستان در زمان قاجار وارد ایران شد، زنجیر زنی از آیین جمعی سوگواری محرم است که امروزه گستره این آیین در هندوستان، پاکستان، افغانستان، عراق و ایران می باشد که فلسفه آن همدلی با مصائب اهل بیت (ع) خصوصا اسیران کربلا بود که در غل و زنجیر بودند و از نگهبانان کاروان در طی مسر از کربلا تا شام تازیانه می خوردند، زنجیر زنان بدینوسیله خود را در مشکلات و مصائب آنها نزدیک و سهیم می کنند. از ویژگی های شاخص زنجیر زنی نظم و هماهنگی کم نظیر این مراسم است که با موسیقی طبل، شیپور  و سنج آمیخته شده و حرکت زنجیر زنان  با همین ریتم و  موسیقی منطبق می شود، زنجیر زنان بصورت منظم و پشت سر هم با توجه به تعداد و حجم جمعیت در ستون های دو، سه و چهار نفره حرکت می‌کنند که معمولا در جلو ستون‌ ها به ترتیب اول پیشکسوتان، سپس افراد میانسال، جوانان، نوجوانان، کودکان و در آخر دسته زنان حرکت می کنند و بر اساس ریتم نوحه های که نوح خوان می خواند زنجیر زنها زنجیر ها را بر کتف و پشت خود می کوبند که معمولا تک ضرب، دو ضرب و سه ضرب است. اکثر علما شیعه و مراجع تقلید زنجیر زنی با زنجیر های معمولی و بدون تیغ و چاقو که موجب خونریزی نشود را جایز می دانند، و افرادی همچون سید ابوالحسن اصفهانی از مراجع تقلید شیعه و سید حسن امین فقیه و ادیب قرن چهاردهم زنجیر زنی را همانند قمه زنی حرام می دانند.

شیر تعزیه روز عاشورا : بر اساس روایت برخی از محدثین بعد از به شهادت رساندن امام حسین (ع) هنگامی که دشمنان خواستند با اسب بر بدن مطهر امام بتازند. فضه به حضرت زینب (س) می گوید: بانوی من، زمانی که کشتی غلام حضرت محمد (ص) دچار طوفان شد و شکست، غلام حضرت به جزیره ای پناه می برند ناگهان شیری می بینید و به او می گوید من غلام رسول خدا هستم، شیر غرش کنان در جلو او حرکت می کند و راه را به او نشان می دهد، حالا آن شیر در ناحیه ای آرمیده است اجازه می دهید شیر را برای جلوگیری از تاختن اسب ها بر پیکر برادرتان صدا کنم حضرت زینب (س) اجازه می دهد و فضه شیر را صدا می کند و ماجرای کربلا را به شیر می گوید و شیر هر دو دست خود را روی جسد مطهر امام حسین (ع) قرار می دهد تا دشمن نزدیک پیکر مقدس امام نشود، ابن سعد هم با دیدن این شیر به سپاه خود دستور عقب نشینی می دهد. 

در روایات دیگری ماجرای شیر تعزیه به داستان سلطان قیس مربوط می شود که چکیده این داستان این است که سلطان قیس در یکی از ایالات های هندوستان حکومت می کرد، روز عاشورا دلش گرفته و بسیار غمگین می شود برای رفع غم و اندوه با غلام خود به شکارگاه می رود آهوی می بیند و آن را دنبال می کند ناگهان آهو غیب می شود و شیری درنده به او حمله می کند به توصیه غلامش به امام حسین (ع) متوسل می شود و از او استمداد می طلبد امام هم از کربلا با بدن خونین به کمک او می آید. شیر لحظه ای که امام را می بیند یک دور ارات به دور امام می‌زند و صورت بر زانوی حضرت گذاشت و گریه و شیون کرد و رفت. طبق اسناد معتبر شیعه نه داستان شیر فضه و نه داستان شیر سلطان قیس هیچ کدام اعتبار و روایی کافی نداشته و کلا  واقعیت تاریخی حماسه کربلا را با پارادوکس مواجه می کند، جالب اینجاست که هم اکنون جای در کربلای معلی بنام مقام شیر ساخته اند که به زیارتگاه تبدیل شده است، ورود جدی شیر به‌ تعزیه از زمان قاجار آغاز شده چون شیر در سنت پهلوانی و روحیه ایرانی اهمیت فوق العاده دارد به حدی که برای توصیف شجاعت قهرمانان ملی و مذهبی از این نماد استفاده می شود حتی امام علی (ع) را شیر خدا می خوانند شاهان قاجار از طریق تلفیق مذهب شیعه با این نماد ایرانی سعی در تثبیت باورهای مذهبی و استحکام حکومت خود داشتند،  چندین سال هنگام اجرای تعزیه از جلد و عروسک شیر استفاده می شد سپس در زمان حکومت ناصرالدین شاه شیر زنده ای را که در قفس محبوس بود را از باغ وحش به تکیه دولت می آورند تا هیجان تعزیه بیشتر شود اما با توجه به باورهای اصیل ایرانیان و شیعیان قصه شیر غیر قابل باور و پدیده ای انحرافی است که موجب وهن، خنده و مضحکه در مراسم عزاداری سرور آزادگان جهان می شود 

ولی آنچه باید در عزاداری امام حسین علیه السلام بیشتر مورد توجه قرار گیرد آشنایی با اهداف بلند قیام سید الشهدا (ع) ، فرهنگ عاشورایی و درس ولایت مداری، آزاده گی، عدالت خواهی، ظلم ستیزی و ... همچنین عبرت آموزی و بصیرت افزای از این حادثه عظیم و ماندگار می باشد که  متأسفانه سهوا و یا عامدانه مورد غفلت قرار گرفته است 

 


اولین دبستان ابتدایی عمومی در بختیاری

منوچهر خان اسعد خان گهرو فرزند علیقلی خان سردار اسعد دوم در سال 1278 در جونقان متولد شد وی دوران طفولیت را در تهران و جونقان گذرانید و ضمن تحصیل علم و دانش و آموزش مهارت ها و فنون نظامی دوران خویش سرپرستی املاک پدر را در میزدج و کیار بر عهده داشت و با بی بی بیگم آغا دختر مرتضی قلی خان صمصام که نوه دختری صولت الدوله قشقائی بود ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو دختر بنامهای بی بی پریچهر و بی بی پروانه و یک پسر بنام سعید خان است حاج علیقلی خان سردار اسعد دوم که بسیاری از زمین های خوب و مرغوب و حاصلخیز را در میزدج و کیار خریده یا تصرف نموده یا در تیول داشت را قبل از فوت بین فرزندان ذکورش تقسیم کرد که روستا های گهرو،  حاجی آباد و جعفر آباد را به منوچهر خان واگذار نمود چون  قریه گهرو جزء املاک خالصه محسوب می شد و در مالکیت دولت بود فقط عواید آن در تیول خوانین بود و خوانین هم به دولت مرکزی مالیات پرداخت می کردند،  منوچهر خان اسعد در سال 1305 هجری شمسی به تقلید از پدرش پس از اینکه قدرتش در گهرو تثبیت شد و دامنه نفوذش گسترش پیدا کرد شروع به ساخت خانه ای مجلل و باشکوه به سبک ایرانی و تزئینات فرنگی در باغ مینوی گهرو نمود که این سبک خانه ها بین اهالی چهارمحال و بختیاری به قلعه معروف هستند زمانی که ساخت این قلعه با مشارکت و همکاری نیروی انسانی اهالی گهرو به اتمام رسید، در سال 1313 رضا خان حدود 40 نفر از خوانین و کلانتران سرشناس بختیاری را به جرم توطئه علیه حکومت،  همکاری و کمک به قیام شهید علی مردان خان و خیانت به سلطنت دستگیر کرد و تعدادی از آنها را به اعدام و مابقی را به حبس ابد و یا حبس با اعمال شاقه محکوم کرد و بعنوان زندانیان سیاسی در زندان قصر محبوس نمود که یکی از آن خوانین منوچهر خان اسعد برادر تنی جعفر قلی خان وزیر جنگ رضا شاه بود که بعد از اشغال کشور توسط متفقین و ایجاد هرج و مرج در کشور، عزل و تبعید رضا شاه به‌ جزیره موریس در شهریور ماه سال 1320 اکثر زندانیان سیاسی آزاد گردیدند یکی از خوانین آزاده  منوچهر خان اسعد بود، همیشه یکی از آمال، آرزو ها اساسی و دغدغه های اصلی منوچهر خان در زندان قصر این بود که اگر به خواست خداوند قادر متعال از بند رهایی یابد برای تعلیم و تربیت کودکان گهرو و روستاهای همجوار و ارتقای سطح فرهنگی اهالی منطقه یک باب دبستان به سبک نوین بسازد ایشان بعد از آزادی هنگام ورود به قلعه خودش در گهرو گفت: این قلعه خوش یمن و برکت نبود و برایم شگون نداشت لذا عزم خود را جزم کرد که قلعه ای را که خود با مساعدت و همکاری مردم ساخته بود را تخریب کند و با مصالح آن یک باب دبستان ابتدایی عمومی به سبک نوین بسازد، وقتی خبر تخریب قلعه و ساخت دبستان عمومی به سبک نوین در گهرو به‌ گوش مرتضی قلی خان صمصام خان شلمزار رسید، (مرتضی قلی خان هم پسر عمویش بود و هم پدر زنش ) از این خبر خیلی مکدر، آشفته و ناراحت شد و با اصرار و ابرام فراوان به منوچهر خان اسعد گفت: از انجام این کار منصرف شود و اگر می خواهد خدمتی به اقوام بکند فرزندان آنها را به مدرسه اختصاصی که او برای فرزندان خود و سایر بستگان در قلعه شلمزار راه اندازی کرده بفرستد، ( شایان ذکر است که دبستان اختصاصی یک کلاسه صمصام شلمزار و دبستان جعفریه جونقان فقط مخصوص تعلیم و تربیت فرزندان خان و وابستگان او بود و فرزندان رعایا تحت هیچ شرایطی در این مدارس پذیرفته نمی شدند) وقتی منوچهر خان اسعد دلیلش را پرسید مرتضی قلی خان گفت: اگر بچه رعیت با سواد شود دیگر تحت فرمان و گوش به حرف و مطیع من و شما نمی شود ولی منوچهر خان عزم خود را جزم و تصمیم خود را گرفته بود، یک قطعه زمین که محل کاروانسرای کدخدا حبیب الله فرزند کربلای نبی الله بود ( محل فعلی دبستان ابتدایی مریم گهرو) را خریداری کرد و قلعه مینو را در سال 1321 تخریب کردند ( به استثنای باربند قلعه که بقایا و خرابه های آن هنور در باغات موسوم به ورتو موجود است ) و با مصالح قلعه و مشارکت مردم گهرو شروع به ساخت یک باب دبستان ابتدایی عمومی چهار کلاسه نمود که عملیات ساخت دبستان در سال 1323 به اتمام رسید و دبستان منوچهری گهرو در پاییز سال 1324 بدست خود منوچهر خان اسعد که فرماندار وقت چهارمحال و بختیاری بود افتتاح گردید و مورد بهره‌برداری قرار گرفت، منوچهر خان خود شخصا تمامی لوازم و امکانات مورد نیاز را  اعم از میز، صندلی، تابلو و لوازم التحریر حتی لباس متحد الشکل دانش آموزان را خریداری نمود و از دو نفر آموزگار بنامهای آقای محمد علی اشراقی از اصفهان و آقای شاروقی از بروجن و آقای عیوقی را بعنوان مدیر دبستان از اصفهان دعودت کرد که به گهرو بیایند آنها هم دعوت منوچهر خان اسعد را پذیرفته و به گهرو آمدند و شروع به تدریس نمودند، یکی از مشوقین اصلی منوچهر خان اسعد جهت ساخت دبستان ابتدایی عمومی در گهرو بی بی کبری اسعد دختر  محمد تقی خان امیر جنگ و همسر آخدارحم جوابخت (حافظی) بود که چندین پسر داشت که نمی خواست از نعمت سواد محروم شوند، منوچهر خان سپس دبستان منوچهری را توسعه داد و به یک دبستان شش کلاسه مخطط تبدیل کرد که علاوه‌ بر پسران و دختران گهرویی از روستاها همجوار و سایر مناطق استان جهت تحصیل به گهرو می آمدند مانند: برادران شجاعی از لردگان و برادران گشنیزجانی از گیشنگان و برادران روستا از گلوگرد و آقایان حکمی از شلمزار و ... مدیر دبستان شش کلاسه شخصی بود بنام آقای سیامک بختیار حقوق معلمان و کلیه هزینه های مدرسه را خود منوچهر خان با مساعدت اولیای دانش آموزان تا سال 1342 که  اصلاحات ارضی انجام شد  پرداخت می کردند و بعد از اصلاحات ارضی دبستان منوچهری گهرو دولتی گردید و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1358 نام دبستان منوچهری گهرو متاسفانه به دبستان نواب صفوی تغییر پیدا کرد 


جاذبه های گردشگری بختیاری شهر گهرو

جاذبه های گردشگری شهر گهرو 

* دالان بهشت (تنگ گهرو)

* استخر مینو (باغ های ورتو)

* سد خاکی 

* امامزاده جعفر 

* چشمه دره بید

* همایی

* بردگوری 

* قره بلاغ

* قنات ورتو

* تاکستان های تنگ گهرو