سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بختیاری : # شهر گهرو# تاریخ، فرهنگ و تمدن

قطب آسیاب های آبی بختیاری# گهرو #

یکی از آثار ارزشمند فرهنگی و تاریخی شهر گهرو آسیاب های آبی است، پیشینه تاریخی تبدیل غلات و دانه های بلوط به آرد به هزاران سال قبل بر می گردد که‌ انسان های اولیه دانه های غلات را روی یک سنگ صاف ریخته و یک قطعه سنگ گرد را روی آن می غلطاندند یا ضربه می زدند تا به آرد تبدیل شوند، و قدمت آسیاب آبی در ایران به دوره ساسانیان می رسد که‌ تقریبا در تمام شهر ها و روستاها با تراکم جمعیت بالا که آب به وفور یافت می شد، از قدیم الایام آسیاب آبی وجود داشت و در مناطقی هم که کمبود آب بود ولی باد شدید می وزید معمولا از آسیاب بادی استفاده می کردند، روایات عامیانه و شفاهی مردم گهرو قدمت سازه های آبی روستا را به زمان های بسیار دور نسبت می دهند، اما عمده بقایای موجود سازه های آبی و بادی در ایران مربوط به دوره صفویه و قاجار و اوایل پهلوی است که معمولا از سنگ و ملات ساروج ساخته شده اند، آسیاب های آبی مکانی برای آسیاب و خرد کردن گندم، جو، دانه‌های بلوط و سایر غلات و تبدیل آن به آرد بود که با استفاده از تکنیک سرعت و فشار آب کار می کرد، با توجه به تعدد آسیاب های آبی در گهرو می‌توان این روستا را قطب آسیاب های آبی منطقه دانست چون در گذشته بیش از هشت باب آسیاب آبی با مالکیت خصوصی در امتداد رودخانه اصلی گهرو بنام های آسیاب آرحیم، آسیاب خانی، آسیاب آرستم، آسیاب آچراغعلی، آسیاب آسهراب، آسیاب ارامنه و... ساخته شده بود، برای به حرکت در آوردن چرخ آسیاب از آب رودخانه که بوسیله کانال به طرف آسیاب هدایت شده بود استفاده می شد وجود رودخانه خروشان و پستی و بلندی زمین پتانسیل و ظرفیت مناسبی برای ساخت و راه اندازی آسیاب آبی در روستای گهرو بود تا هنر و صنعت بتواند نیاز اساسی تبدیل گندم به آرد اهالی روستا، روستاهای اطراف و عشایر منطقه چغاخور را تأمین کند، هرچند سال هاست که با ورود تکنولوژی و صنعت مدرن و پیشرفته و ظهور آسیاب های برقی یا به اصطلاح مکینه و سپس ساخت و راه اندازی کارخانه آرد کیار دیگر از آسیاب آبی و مکینه در شهر گهرو خبری نیست و فعالیتی ندارند و متروکه شده و از رونق افتاده اند اما آثار و بقایای آنها هنوز موجود است و کاملا تخریب نشده اند. ولی صدای ریزش آب به تنوره آسیاب، ترنم چرخش پره های چوبی، آوای چرخش و سایش سنگ ها آسیاب جلوه ای زیبا از هنر، صنعت، فرهنگ و معماری را در بر داشت که امید است با حمایت و پشتبانی مسئولین شهر شاهد مرمت، باز سازی و احیای یک باب از این آسیاب های آبی جهت جذب گردشگر در شهر گهرو باشیم 

مهمترین قسمت های آسیاب آبی:

1- کانال یا جوی که آب را از رودخانه اصلی به طرف تنوره یا چاهک منتقل می کرد که معمولا یا توسط افراد با دست حفر شده یا انشعابی از رودخانه اصلی گهرو بود،

2- تنوره یا چاهک که به شکل استوانه ای عمودی و مدور بود که بتدریج باریک و تنگ تر می شد و انتهای آن یک حفره کوچک وجود داشت که آب از بالا به داخل آن می ریخت و در آنجا ذخیره و متراکم می شد و هنگام باز کردن سوراخ انتهای تنوره آب با قدرت و فشار روی چرخ یا پره های آسیاب ریخته می شد و آن را به گردش در می آورد.

3- توربین آسیاب که به گویش بختیاری به آن پره آسیاب می گویند رکن اصلی آسیاب محسوب می شد که یک چرخ چوبی بود که با نیروی آب می چرخید و نیرو تولید شده بوسیله یک میله آهنی از پره آسیاب که از وسط سنگ زیرین می گذشت و به سنگ رویین آسیاب وصل بود منتقل می شد که انرژی آب را به انرژی مکانیکی تبدیل می کرد و سنگ روی آسیاب را به حرکت و گردش در می آورد  

4- سنگ های آسیاب که دو قسمت بود یکی سنگ زیرین که همیشه ثابت بود و سنگ رویین که بوسیله نیروی آب به چرخش در می آمد

5- مخزن که گندم یا جو را درون آن می ریختند و گندم توسط مجرای شبیه ناودان به داخل سوراخ سنگ آسیاب هدایت می شد تا میان دو سنگ رفته و با گردش و سایش دو سنگ به آرد تبدیل شود که کیفیت آرد بیشتر بستگی به فاصله دو سنگ آسیاب با هم داشت که این فاصله توسط یک اهرم توسط آسیاب بان قابل تنظیم بود، 

6- اتاقک کوچکی که محل خواب و استراحت آسیاب بان، نگهبان آسیاب و مشتریان بود.

7 - باربند مکانی مسقف بود جهت نگهداری چهار پاهای که بوسیله آنها غلات را از منزل به آسیاب حمل می کردند. 

اهالی روستای گهرو و روستاهای همجوار و عشایر منطقه چغاخور اغلب سالی دو الی سه مرتبه بار آسیاب می کردند و آسیاب ها اغلب در تمام ایام سال بجز تاسوعا، عاشورا و عید نوروز بصورت شبانه روزی فعالیت و کار می کردند به استثنای چند روزی که هر ساله آسیاب برای تعمیرات اساسی (آورهال) تعطیل می شد، هر فردی می خواست گندم ها خود را به آسیاب ببرد باید از چند روز قبل نوبت بگیرد چون نظم و دیسیپلین خاصی بر آسیاب حاکم بود که این نظم و ترتیب ویژه به اندازه ای اهمیت داشت که به‌ ضرب المثل تبدیل شده بود، و به قول معروف آسیاب همیشه به نوبت بود و آسیاب بان هرگز توصیه و سفارش پذیر نبود و بدون نوبت قبلی گندم های کسی را آرد نمی کرد، و اجرت آسیابان هم معمولا بصورت جنسی بود و بندرت پول نقد به آسیاب بان می دادند ابتدا آسیاب بان گندم ها را با وسیله ای بنام  قپان توزین می کرد و بعدأ  ده یک آنرا بعنوان مزد خرد کردن گندم بر می داشت،