سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بختیاری : # شهر گهرو# تاریخ، فرهنگ و تمدن

مرکز خرید بختیاری #شهر گهرو#

بازار بزرگ روستای گهرو : کلمه بازار تقریبا در تمام دنیا یک مفهوم را می رساند و کارکرد نسبتا یکسانی در جهان دارد، بازار از واژه پهلوی واگار و وازار به معنای محل داد و ستد و اجتماع گرفته شده است و به مرور زمان و بتدریج به بازار تبدیل گردیده است، ریشه ی پهلوی واژه بازار بها چار به معنی جای بها و مرکز اصلی بازرگانی و تجارت به شمار می آید، هدف اصلی بوجود آمدن بازار ها احساس نیاز ساکنین به داد و ستد، مبادله و خرید و فروش کالاهای مازاد بر تولید و مصرف است بازار علاوه بر این کارکرد آشکار دارای چند کارکرد پنهان هم بود مانند: محل مراوده و آشنایی افراد، پخش اخبار، اطلاعات و شایعات، محل گذراندن اوقات فراغت، مرکز گفتگو در باره حوادث و اتفاقات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و محل ارتباطات و تعاملات اجتماعی  بود.

روستای گهرو به دلیل واقع شدن در مسیر جاده اصلی دهکرد به منطقه بختیاری که از وسط گهرو می گذشت، تعامل و همجواری با چغاخور مرکز حکومت ایلخانی هفت لنگ بختیاری و بازار مصرف چند هزار خانواری گهرو و روستاهای همجوار و عشایر بختیاری یکی از هسته ها و کانون های اصلی تجارت منطقه بود و همواره مورد توجه تجار و صاحبان سرمایه جهت سرمایه‌گذاری محسوب می شد، بازار بزرگ گهرو در امتداد رودخانه سابقه 200 ساله دارد و روزگاری از رونق و اعتبار زیادی برخوردار بود و همه نوع فعالیت در آن به چشم می خورد که علاوه بر مردمان روستای گهرو و روستاهای همجوار عشایر بختیاری بیشتر مایحتاج خود را از این بازار تهیه و تامین می کردند، مرکز بازار گهرو در خیابان اصلی و در مجاورت مسجد جامع و میدان مرکزی روستا قرار داشت و دکان ها بصورت خطی در دو سوی رودخانه ساخته شده بودند که طول این بازار از دکان سید علی موسوی قهفرخی محل فعلی بانک ملی تا کاروانسرای قدیمی کدخدا حبیب الله مکان کنونی دبستان دخترانه مریم امتداد داشت، هر حجره یا دکان معمولا 20 الی 25 متر مربع مساحت داشت که بعضی هم قسمت انتهای دکان را با دیوار از فضای اصلی جدا کرده و بعنوان پستو یا صندوق خانه محل ذخیره اجناس بود و جلو چند طاقچه را دیوار کشیده و جهت ذخیره گندم و جو و ... بنام کته استفاده می کردند، و طاقچه ها محل چینش کالاها بترتیب اولویت بود که غالبا کالاها پرمصرف در دسترس قرار داده می شد، یکی از وظایف اجتماعی خان روستا این بود که جهت رفاه حال و آسایش اهالی روستا انواع مشاغل و کسبه مورد نیاز را جهت سرمایه‌گذاری به روستا دعوت کرده و مورد حمایت قرار دهد که خان گهرو هم این ماموریت را به بهترین شیوه عملیاتی نموده و کسبه زیادی را به روستا آورده بود و در گهرو دکان های خوار و بارفروشی، بزازی، نجاری، آهنگری، مس گری، قفل سازی، رنگرزی، کله پزی، قنادی، قصابی، سنگ تراشی، خیاطی، سلمانی، قهوه خانه و...  وجود داشت بیشتر کسبه بزرگ از اصفهان، یزد، بروجن و فرخشهر جهت تجارت به گهرو آمده بودند مانند: آقا جواد شریفی و میرزا باقر فاضلی از اصفهان و آقا نور الدین پیراسته از بروجن و سید علی موسوی و برادرش سید قاسم، حاج مراد رمضانی (عبدالهی) از فرخشهر که اکثر مایحتاج و مایه قالی اهالی را تأمین می کردند و در هر خانواری یک کارگاه قالی بافی وجود داشت که‌ مصالح را آنها تأمین می‌ کردند و هر خانواده ای نزد یکی از این کسبه حساب دفتری داشت و اجناس مورد نیاز را از آنها بصورت نسیه خریداری می کرد و پس از اتمام بافت قالی خود کسبه طرف حساب هم قالی بافته شده را بصورت منصفانه با قیمت گذاری کارشناس و دلال محلی خریداری می نمودند و صاحب قالی مختار و آزاد بود که اگر فردی قالی را به قیمت بالاتر بخرد آن را به او بفروشد و سپس با دکان دار تسویه حساب کند ولی قاطبه خانواده ها قالی بافته شده را به فردی می فروختند که مصالح قالی را به آنها داده و نزد وی حساب دفتری دارند، کالاها و اجناسی که در دکان ها موجود بود به چند قلم محدود می شد و از این کثرت و تنوع اجناس در آن روزگار خبری نبود مانند: مواد خام قالی بافی، قند کله ای، چای دو شیری، نبات، پولکی، پارچه، کفش لاستیکی، گیوه، کلاه، نفت سفید، کشک، روغن حیوانی، ترشی، قلم، خودکار، دفتر، نون قندی، کبریت، فیتیله چراغ، توری چراغ،