سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بختیاری : # شهر گهرو# تاریخ، فرهنگ و تمدن

هنر و حرفه گیوه دوزی #شهر گهرو #

گیوه دوزی یکی از قدیمی ترین هنرها و صنایع دستی روستای گهرو بحساب می آمد که پیشینه بافت گیوه دوزی به بیش از هزار سال قبل بر می گردد، بعد از کشاورزی و دامداری شغل غالب افراد خوش نشین روستای گهرو گیوه دوزی محسوب می شد و بخاطر کشت پنبه مرغوب و تراکم جمعیت روستاهای همجوار و تعامل با عشایر منطقه چغاخور گیوه دوزی در گهرو از رونق و رواج زیادی در بین زنان و مردان برخوردار بود، گیوه یکی از ارزنده ترین و محبوب ترین پا افزارها محسوب می شد، چون سبک، بادوام، خنک، راحت، قابل شستشوی و سازگار با محیط طبیعی بود و برای پیاده روی طولانی در مسیر های نا هموار و کارهای کشاورزی و دامداری در فصول بهار و تابستان بسیار مناسب است، گیوه را به گیو پسر گودرز پهلوان اساطیری ایران نسبت می دهند که برای بازگرداندن سیاوش به ترکستان رفت، چون مجبور بود جهت پرس و جو و یافتن سیاوش چند سال در مناطق ناهموار و سخت گذر پیاده روی کند از پا افزار گیوه استفاده کرد به همین دلیل نام این پا افزار را گیوه نهادند، 

مواد خام گیوه دوزی عبارت بود از : نخ ابریشم یا پنبه، پارچه کرباس، متقال و کتان، چرم گاوه، کتیرا، رنگ و این اواخر هم لاستیک 

ابزار مورد نیاز گیوه دوزی: سوزن، قلاب، مشته، درفش، کارد، میخ، چکش، قالب‌ چوبی، انبر، شفره، چاقو و ...

گیوه از سه قسمت اصلی تشکیل شده است: رویه، تخت، سر پنجه و پاشنه 

1- رویه گیوه که با نخ مرغوب ابریشم یا پنبه بوسیله سوزن و قلاب با دست زنان خانه‌دار بافته می شد که از زیبایی و استحکام زیادی بر خوردار بود  

2- کف یا تخت گیوه که توسط مردان ساخته می شد به مجموعه کارهای که روی پارچه کهنه و فرسوده جهت تولید کف گیوه انجام می شد تخت کشی می گفتند و افرادی که این فرایند را انجام می دادند تخت کش نامیده می شدند.

3- سر پنچه و پاشنه گیوه که مثلثی شکل و از چرم پوست گاو ساخته می شد، که توسط دباغ آماده می گردید و در اختیار پینه دوز قرار داده می شد،

مراحل گیوه دوزی شامل موارد ذیل است:

1- ابتدا پشم سفید و پنبه با کیفیت مورد نیاز را تهیه کرده و در اختیار زنان می گذاشتن تا با ابزای بنام پره توسط آنها ریسیده و به نخ های سفید رنگ تبدیل شود و سپس رویه گیوه با نخ های تولیدی بوسیله قلاب و سوزن با مهارت و هنر خاصی بدست توانمند زنان بافته می شد، 

2- تخت یا کف گیوه که از انواع پارچه توسط مردان ساخته می شد که ابتدا پارچه ها مندرس و فرسوده که خود نوعی بازیافت در آن زمان محسوب می شد را بصورت نوار برش داده می شد که طول نوارها به پهنای تخت گیوه مورد نظر بستگی داشت این نوارها را مرتب پشت سر هم قرار می دادند و با درفش وسط آنها را سوراخ می کنند و دوال یا تسمه چرمی را از وسط آنها رد می کنند تا نوارها بهم دوخته می شود بعد با نمد نم دار پارچه ها را خیس کرده و با مشته کوبیده می شد و بعد با شفره روی تخت گیوه می کشند تا سطح صاف و هم‌تراز شود و ریش ریش ها از آن جدا شود و با نخ و سوزن اطراف تخت گیوه را به روش کج بافت می دوزند تا نوارها شکافته نشوند و دو باره با مشته محکم روی کف گیوه می کوبند تا خوب فشرده و متراکم شود و مجددأ شفره می کشند آنگاه مخلوطی از کتیرا و رنگ سرمه‌ای روی تخت گیوه ریخته تا در آن کاملا نفوذ کند و رنگ بگیرد، زمانی که تخت کش کارش به اتمام رسید تخت های گیوه را برای پینه دوز می فرستادند،

3- گیوه دوز هم با هنر، مهارت و سلیقه خودش بوسیله درفش با دقت تسمه چرمی را سوراخ و با سوزن دور تخت گیوه می دوزد و بعد چرم سه گوش را برای قسمت پاشنه به انتهای تخت و قسمت دیگر را  به قسمت جلو تخت برای سر پنچه می دوزد و سر انجام رویه را به دور تخت می دوزد و با مشته آنرا می کوبد تا رویه شکل قالب را به خود بگیرد تا فرایند ساخت گیوه کامل گردد،

انواع گیوه: 1- گیوه ملکی که بیشتر مورد استفاده اشخاص متمول، بزرگان و کلانتران بود، چون رویه آن تماما از نخ مرغوب ابریشم یا پنبه بافته شده بود و تخت یا کفی آن از پارچه مطلوب تهیه می شد، به آن گیوه ملکی می گفتند،

2- گیوه معمولی که برای افراد عادی و کم بضاعت دوخته می شود که کف آن از لاستیک بود و رویه اش از پنبه و برای دوام و زیبایی آن در کناره ها و جلو گیوه از چرم استفاده می کردند، با وارد کردن کفش‌های لاستیکی و چرم مصنوعی بی کیفیت و ارزان قیمت به وطن هنر گیوه دوزی بتدریج در گهرو مانند سایر نقاط کشور از رونق افتاد و دیگر کسی هم این حرفه را دنبال نکرد. 

شایان ذکر است: گالش کفشی کاملا پلاستیکی با آستری از پارچه که نرم، مقام و انعطاف پذیر بود اواخر سلطنت ناصر الدین شاه قاجار از کشور روس با مارک ارسی به ایران وارد شد و بخاطر اینکه ارزان، بادوام، نرم و سبک بود و آب هم به آن نفوذ نمی کرد مورد استقبال ایرانیان بویژه روستائیان و عشایر قرار گرفت، و چندین سال بعد کفش لاستیکی با برنده شادان پور در ایران تولید گردید، اولین کارخانه چرم سازی سال 1312 به فرمان رضا شاه در ایران راه اندازی شد و تا سال 1332 از کارخانه کفش دوزی خبری نبود و کلیه کفش‌های مردانه و زنانه بصورت کاملا سنتی با هنر دست کفاشان مجرب دوخته می شد، و در سال 1336 اولین بار کفش ملی پلاستیکی و چرمی به همت رحیم متقی ایروانی بوسیله ماشین در ایران تولید شد.